ماهیان خاویاری، بهدلیل تولید خاویار و گوشت، از باارزشترین گونههای آبزیپروری در ایران و جهان به شمار میروند و نقش مهمی در اقتصاد شیلات ایفا میکنند. تنوع زیستی، ویژگیهای منحصربهفرد و قدمت چند میلیونساله، جایگاه برجستهای به این گونهها بخشیده است. کاهش جمعیت ناشی از صید بیرویه و تخریب زیستگاهها، ضرورت تکثیر و پرورش آنها را دوچندان کرده است. این فعالیتها علاوه بر کمک به حفظ ذخایر طبیعی، از نظر اقتصادی نیز سودآور هستند. در این مقاله، جنبههای فنی مرتبط با تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری مورد بررسی قرار میگیرد.
ویژگی های ظاهری ماهیان خاویاری:
بدن تاسماهیها (ماهیان خاویاری) دارای ساختاری کشیده و انعطافپذیر است که از ناحیه سر بهتدریج به سمت دم باریک میشود. این ویژگی باعث سازگاری آنها با شنا در سطوح مختلف آب و حرکت سریع میشود. پوزهی این ماهیان ممکن است بلند و باریک یا کوتاه و کند باشد و به شکل نوک کشتی یا هواپیما تغییر شکل یافته تا بتوانند راحتتر آب را بشکافند.
سطح بدن آنها با مادهای لزج به نام موکوس پوشیده شده که به کاهش اصطکاک با آب کمک کرده و حرکت آنها را تسهیل میکند. عضلات ناحیه دم بسیار قدرتمند هستند و امکان شناهای سریع و پرشتاب را فراهم میکنند.
باله دمی این ماهیان از نوع ناجورباله (هتروسرک) است؛ بهگونهای که بخش بالایی آن کشیده و شلاقیشکل است. تاسماهیها همچنین دارای یک جفت باله سینهای، یک جفت باله شکمی، یک باله پشتی و یک باله مخرجی هستند. شعاع اول بالههای سینهای بسیار سخت و متمایز است و از آن برای تعیین سن این ماهیان استفاده میشود.
بدن ماهیان خاویاری با پنج ردیف برجستگی استخوانی پوشیده شده است که گاهی بهاشتباه فلس پنداشته میشوند. این برجستگیها بقایای تحلیلیافتهی صفحات استخوانی سختی هستند که در سطح بدن اجداد این ماهیان وجود داشتهاند. این پنج ردیف شامل یک ردیف در پشت، دو ردیف در پهلوها و دو ردیف در ناحیه شکمی میباشند.
با افزایش سن، این برجستگیها بهتدریج صاف میشوند و در برخی گونهها، بهویژه در ردیفهای پشتی و شکمی، ممکن است تقریباً محو شوند. در نواحی بین این برجستگیها، نقشهایی زیبا و ستارهمانند دیده میشود.
رنگ بدن تاسماهیها متنوع است و در طیفی از سیاه، خاکستری، سفید تا زرد قرار میگیرد. سر این ماهیان نسبت به بدن کوچک بوده و از بالا به پایین فشرده شده است. دهان آنها متحرک، بدون دندان، و بهصورت عرضی در بخش شکمی سر قرار دارد. هنگام تغذیه، دهان مانند بادکش عمل میکند و غذا را بهسرعت میبلعد. دندان در تاسماهیها فقط در مراحل جنینی وجود دارد و پس از آن از بین میرود.
در فاصله بین پوزه و دهان، دو جفت سبیلک حساس قرار دارد که برای یافتن غذا و درک محیط اطراف مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین در جلوی چشمها دو سوراخ بینی قرار دارد که حاوی گیرندههای بویایی هستند. این گیرندهها در فعالیتهایی همچون یافتن غذا، تشخیص شوری و شیرینی آب، و تعیین مسیر مهاجرت بین دریا و رودخانه نقش کلیدی ایفا میکنند.
ستون فقرات این ماهیان غضروفی است و جمجمه آنها از غضروف ساخته شده و توسط لایهای از استخوانهای سطحی محافظت میشود. آثار فلسهای گانوییدی (لوزیشکل) در بخش بالایی دم مشاهده میشود که نشاندهندهی وجود فلس در اجداد این ماهیان در گذشتههای دور است.
فیلماهی (Huso huso)
فیلماهی، یکی از بزرگترین گونههای ماهیان خاویاری دریای خزر است که بدنی بسیار قطور و تنومند دارد. از جمله مهمترین ویژگیهای ظاهری این گونه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- پوزهای کوتاه و کند
- دهانی بزرگ با شکل هلالی
- وجود شکاف کوچکی در مرکز لب پایینی
- سبیلکهایی پهن و برگشکل
- پردههای آبششی پیوسته و تاخورده
این گونه نسبت به سایر ماهیان خاویاری دیرتر به بلوغ میرسد؛ بهطوریکه نرها در سن 12 تا 14 سالگی و مادهها در 13 تا 14 سالگی بالغ میشوند. فاصله بین هر بار تخمریزی معمولاً 4 تا 5 سال است.
فیلماهی دارای دو نژاد اکولوژیک به نامهای نژاد زمستانه (hiemal) و نژاد بهاره (vernal) است. این ماهی رودکوچ بوده و عمدتاً در آبهای شور و لبشور زندگی و رشد میکند، اما برای تخمریزی به آبهای شیرین مهاجرت میکند.
از نظر شیلاتی، فیلماهی گونهای بسیار باارزش محسوب میشود. خاویار آن از نوع درجهیک بوده و از مرغوبترین انواع خاویار به شمار میآید. گوشت این ماهی دارای 16.6 درصد پروتئین و 6.7 درصد چربی است؛ درحالیکه خاویار آن حاوی 25.9 درصد پروتئین و 11.8 درصد چربی میباشد.
این گونه ارزشمند، سهم قابلتوجهی از جمعیت مولدین پرورشی در مراکز تولید خاویار را به خود اختصاص داده است.

شکل1: شکل ظاهری فیل ماهی (Huso huso)
تاس ماهی روسی یا چالباش (Acipenser gueldenstaedtii):
تاسماهی روسی یکی از فراوانترین گونههای جنس Acipenser است که در دریای خزر، دریای سیاه و دریای آزوف زیست میکند. از مهمترین ویژگیهای ظاهری این ماهی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- بدنی باریک، کشیده و دوکیشکل
- پوزهای کوتاه
- سبیلکهایی که به انتهای پوزه نزدیکترند تا به دهان
- وجود شکاف در لب پایینی
- وجود صفحات استخوانی ستارهایشکل بین ردیفهای صفحات جانبی، که گاهی این صفحات کوچک در میان صفحات استخوانی نیز دیده میشوند
چرخهی زندگی تاسماهی روسی بسیار پیچیده است. در این گونه، دو فرم اکولوژیک زمستانه و بهاره شناسایی شدهاند. در هر یک از این فرمها نیز گروههای کوچکتری وجود دارد که از نظر ویژگیهایی مانند زمان ورود به رودخانهها، اندازه ماهی، مدتزمان اقامت در مناطق تخمریزی، زمان تخمریزی و سایر عوامل زیستی با یکدیگر تفاوت دارند.
نرها معمولاً در سن 11 تا 13 سالگی و مادهها در سنین 12 تا 16 سالگی به بلوغ جنسی میرسند.

شکل2: شکل ظاهری تاس ماهی روسی (Acipenser gueldenstaedtii).
تاس ماهی ایرانی یا قره برون (Acipenser persicus):
تاسماهی ایرانی از نظر ظاهری شباهت زیادی به تاسماهی روسی دارد. به همین دلیل، تا مدتها بهعنوان زیرگونهای از آن در نظر گرفته میشد. اما مطالعات ریختشناسی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی نشان دادهاند که تاسماهی ایرانی یک گونه مستقل است.
این ماهی با ویژگیهایی مانند پوزهای پهن، گرد و رو به پایین، بدنی باریک، حجیم و فشرده از سمت پشتی–شکمی و رنگی روشنتر از تاسماهی روسی قابل تشخیص است.
از نظر زیستگاه، تاسماهی ایرانی نسبت به فیلماهی و تاسماهی روسی، آبهای گرمتر را ترجیح میدهد. پراکنش اصلی این گونه در بخشهای جنوبی و میانی دریای خزر و در رودخانههایی همچون کورا، سفیدرود، سامور و سولاک است و تنها بهندرت به رودخانههای شمالی خزر مانند ولگا و اورال مهاجرت میکند.
تاسماهی ایرانی بهطور میانگین جثهای بزرگتر از تاسماهی روسی دارد. میانگین وزن نمونههای صید شده از رودخانه ولگا در نرها 19 کیلوگرم و در مادهها 27.8 کیلوگرم گزارش شده است. در مقابل، وزن نرهای تاسماهی روسی 11 کیلوگرم و مادهها 18.8 کیلوگرم است.
قرهبرون در سراسر دریای خزر گستره پراکنش وسیعی دارد و از گونههای باارزش خاویاری در این منطقه بهشمار میرود.

شکل3: شکل ظاهری تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus).
ازون برون (Acipenser stellatus):
ازونبرون یکی از گونههای متمایز جنس Acipenser است که با ویژگیهای ظاهری خاص خود از دیگر گونههای خاویاری قابل تشخیص میباشد. پوزهای بسیار بلند، پهن و نوکتیز که به سمت بالا متمایل است، بارزترین مشخصهای است که این گونه را از سایرین متمایز میسازد.
بدن این ماهی باریک، کشیده و دوکیشکل است. شکاف دهان مورب بوده و لب پایینی در بخش میانی دارای بریدگی است (پیوسته نیست). سبیلکها کوتاه و غیررشتهای هستند و به دهان نمیرسند، اما نسبت به نوک پوزه به دهان نزدیکترند.
ازونبرون دارای پنج ردیف صفحات استخوانی در طول بدن است. رنگ سطح پشتی آن قهوهای تیره مایل به سیاه یا خاکستری است، پهلوها روشنتر و شکم به رنگ سفید دیده میشود. صفحات استخوانی شکمی، سفید اما کمی مات و کدر هستند.
این گونه از نظر بلوغ جنسی، زودرسترین ماهی خاویاری محسوب میشود. زودترین سن بلوغ در جمعیت دریای آزوف گزارش شده است. بهطور کلی، مادهها دو تا پنج سال دیرتر از نرها به بلوغ جنسی میرسند. نرها در سن 5 تا 6 سالگی و مادهها در 8 تا 10 سالگی بالغ میشوند.

شکل4: شکل ظاهری ماهی ازون برون.
تاس ماهی شیپ (Acipenser nudiventris):
مهم ترین صفت مشخص تاس ماهی شیپ، لب پایین آن می باشد که پیوسته و بدون شکاف است. سبیلک ها رشته دار هستند و اولین صفحه استخوانی پشتی بزرگ ترین آن ها است. طول بدن تاس ماهی شیپ به 2 متر و حتی بیشتر می رسد. میانگین وزنی مولدین در زمان تخم ریزی از 7/17 تا 9/21 (ماده ها و نرها) متغییر است. تاس ماهی شیپ عمدتا یک ماهی کفزی می باشد که بخش اعظم زندگی خود را در مناطق ساحلی تا عمق 50 متری سپری می کند. سکونت این ماهی در رودهانه جهت تخم ریزی از 2 تا 10 ماه طول می کشد. یک ویژگی خاص اکولوژیک در این گونه وجود دارد که در سایر ماهیان خاویاری آنادروموس گزارش نشده است و آن وابستگی زیاد این ماهی به رودخانه های کوهستانی می باشد که دارای حفره یا دالان و بستر شنی با آب غیر شفاف به خاطر تجمع بالای مواد معلق خصوصا در زمان سیلابی شدن می باشد.

شکل5: شکل ظاهری ماهی شیپ (Acipenser nudiventris).
استرلیاد (Acipenser ruthenus):
استرلیاد در رودخانه ها و حوضچه های دریای سیاه، دریای خزر و دریای بالتیک ساکن هستند.خصوصیات بارز ماهی استرلیاد که آن را از اکثر ماهیان خاویاری متمایز می سازد تعداد زیاد صفحات استخوانی جانبی (بیش از 50) و سبیلک رشته ای می باشد. این ماهی از شیپ که آن ها بیش از 50 صفحه استخوانی جانبی و سبیلک رشته ای دارد به واسطه لب پایینی شکاف دار متمایز می شود. در استرلیاد سن بلوغ و میزان رشد به شرایط آب و هوایی زیستگاه بستگی دارد. در رودخانه های جنوبی، نرها در سن 3 الی 6 سالگی (عموما 4 الی 5 سالگی) و ماده ها 4 الی 9 سالگی (عموما 6 الی 8 سالگی) بالغ می شوند. شروع تخم ریزی در استرلیاد به دمای آب که در محدوده ی 5/7 الی 10 درجه سانتی گراد قرار دارد انجام می شود و حداکثر تا دمای 15 الی 16 درجه سانتی گراد ادامه دارد.

شکل6: شکل ظاهری ماهی استرلیاد (Acipenser ruthenus).
جدول1: پارامترهای فیزیکوشیمیایی آب پرورش ماهی خاویاری:
| مشخصات | دامنه مطلوب |
| درجه حرارت آب (سانتی گراد) | 16-18 |
| میزان اکسیژن محلول (میلی گرم در لیتر) | 7/5- 8/3 |
| میزان کربن دی اکسید محلول در آب (میلی گرم در لیتر) | 1/5- 8 |
| pH | 7/2 – 8 |
| هدایت الکتریکی (EC) (میکروموس بر سانتی متر مربع) | حدود 12000 |
| سختی کل براساس کربنات کلیسم (میلی گرم در لیتر) | تا 500 |
| آمونیاک (میلی گرم در لیتر) | حداکثر0/3 |
| نیترات (میلی گرم در لیتر) | تا 0/8 |
| نیتریت (میلی گرم در لیتر) | صفر |
| فسفات (P2O5) (میلی گرم در لیتر) | 0/072 |
| سولفات ها (میلی گرم در لیتر) | تا 0/2 |
| کلرید ها (میلی گرم در لیتر) | 0/1 |
| آهن (میلی گرم در لیتر) | 0/2 |
ویژگیهای غذای کنسانتره برای ماهیان خاویاری
غذای کنسانتره مناسب برای ماهیان خاویاری پرورشی ترکیبی است متشکل از مواد اولیهای مانند پودر ماهی، کنجاله سویا، ضایعات گندم، پروتئین هیدرولیزشده آبزیان، پودر استخوان، مخمر، مکملهای معدنی و ویتامینی. این ترکیبات بر اساس نیازهای فیزیولوژیکی ماهیان خاویاری، با دقت تنظیم، مخلوط و به شکل پلت تهیه میشوند.
غذای کنسانتره باید بهگونهای طراحی شود که بهصورت هدفمند، تمام نیازهای تغذیهای ماهیان خاویاری از جمله اسیدهای آمینه ضروری، اسیدهای چرب غیر اشباع، ویتامینها، مواد معدنی، آنزیمهای متابولیک، محرکهای رشد و ترکیبات تقویتکننده سیستم ایمنی را تأمین کند. این ترکیب متعادل و علمی نقش کلیدی در رشد، سلامت و عملکرد تولیدمثلی این ماهیان ایفا میکند.
شاخص های ارزیابی کیفی خوراک ماهیان خاویاری:
1- دارا بودن سطح بالایی از کیفیت (پروتئین 37/5 تا 52 درصد پروتئین خام و 12 تا 20 درصد چربی خام) و عاری از بو و کپک زدگی باشد.
2- رنگ ظاهری غذا باید تیره باشد.
3- میزان رطوبت خوراک نباید از 10 درصد بیشتر باشد.
4- میزان خرده های غذا کمتر از 5 درصد باشد.
5- خوراک در آب برای مدت 20 دقیقه بتواند پایدار باشد.
6- درصد کربوهیدرات ها حداکثر 25 درصد باشد.
7- درصد فیبر خام نباید بیشتر از 3 درصد باشد.
8- درصد خاکستر 6-10 درصد باشد.
9- اندازه ذرات خوراک باید متناسب با اندازه دهان و مرحله رشد ماهی انتخاب شود.
ارزیابی روشهای تعیین جنسیت و انتخاب مولدین در ماهیان خاویاری:
در ماهیان خاویاری، تشخیص جنسیت پیش از رسیدگی جنسی ظاهری ممکن نیست؛ زیرا صفات جنسی ثانویه تا پیش از بلوغ کامل مشخص نمیشوند. بهجز روش سونوگرافی (اولتراسونیک)، امروزه روشهای گوناگونی برای تعیین جنسیت و بررسی مراحل رسیدگی گنادها (غدد جنسی) در ماهیان نابالغ وجود دارد. از جمله مهمترین این روشها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– بیوپسی
– لاپاراسکوپی
– اندوسکوپی
– ارزیابی ایمنوشیمیایی (بررسی سطوح استروئیدهای جنسی)
– اسپکتروسکوپی مادون قرمز فوریر
بیوپسی:
بیوپسی غدد جنسی از طریق داخل کردن یک پروب (در ایران به سوند معروف است) از جنس استیل به داخل ناحیه شکمی یا ماهیچه های جانبی انجام می شود. قطر میله برای تاس ماهی روسی 5/4 الی 5 میلی متر، فیل ماهی 5/5 الی 6 میلی متر و برای ازون برون، شیپ و استرلیاد 3 الی 4 میلی متر است. طول شیار سوند نیز 3 الی 6 سانتی متر می باشد. برای جلوگیری از آسیب درونی و راحتی نمونه برداری از گناد، درفشی برای سوراخ کردن پوست تعبیه شده است که بعد از سوراخ کردن، از سوند برای نمونه برداری استفاده می شود.
قبل از نمونه برداری از گنادها، سوند باید ضدعفونی گردد. سوند در یک سوم بخش شکمی بدن بین صفحات استخوانی جانبی – شکمی به صورت زاویه دار با بدن به میزان 5 الی 7 سانتی متر وارد می شود. پس از ورود کمی چرخانده می شود تا در بخش شیار دار آن کمی از بافت گنادی قرار می گیرد. وجود بافت چربی در گناد ماهیانی که مورد تغذیه بیش از حد قرار می گیرند بدیهی است. بنابراین دسترسی به گناد این ماهیان ممکن است به راحتی امکان پذیر نباشد. لذا از این تکنیک برای نمونه برداری تشخیصی ماده های بالغ در مراحل رسیدگی جنسی دو و سه استفاده می شود.

شکل7: لوازم مورد نیاز برای نمونه برداری از گناد ماهیان خاویاری در روسیه (A و B سوندهایی با قطرهای مختلف و C درفش است).

شکل8: نمونه برداری از ماهی ازون برون با استفاده از سوند (A)، سوند با نمونه ای از تخمک های مرحله IV رسیدگی جنسی (B).
لاپاراسکوپی:
روش لمس مستقیم یکی از روشهای تشخیص جنسیت در ماهیان خاویاری است که از طریق وارد کردن بااحتیاط انگشت به داخل برش ایجاد شده در حفره شکمی انجام میشود. در این روش، ساختار گناد با لمس مستقیم مورد بررسی قرار میگیرد.
این روش معمولاً برای ماهیان خاویاری با وزن بین ۷ تا ۹ کیلوگرم بهکار میرود.
ویژگیهای گناد در دو جنس:
- بافت بیضه توسط غشایی نازک و صاف احاطه شده است.
- تخمدان برخلاف بیضه، دارای غشای مشخصی نیست و سطح آن ناهموار، زبر و چینخورده به نظر میرسد که ناشی از رشد چندلایهای آن است.
تفاوت میان ساختار گناد نر و ماده در تمامی مراحل رشد و بلوغ جنسی واضح و قابل تشخیص است.
معایب این روش مشابه بیوپسی بوده و شامل:
- وارد شدن استرس زیاد به ماهی
- سرعت پایین در انجام فرایند
- نیاز به ایجاد برش در بدن برای دسترسی به گناد

شکل9: بررسی مستقیم تخمدان.


شکل10: روش بخیه زنی در تاس ماهیان بعد از عمل لاپاراسکوپی.

شکل11: استفاده از اتوسکوپ جهت بررسی سیستم گنادی ماهیان خاویاری در طی لاپاراسکوپی.
اندوسکوپی:
در این روش، از ابزار جراحی تخصصی که در پزشکی برای بررسی بیماریهای مجاری ادراری استفاده میشود، بهمنظور مشاهده مستقیم گناد ماهیان بهره گرفته میشود. دقت این روش بسیار بالا بوده و امکان مشاهدهی دقیق جزئیات بافتی، رنگ، و ساختار گناد را فراهم میکند.
پروب سیستورتروسکوپ معمولاً از طریق منفذ تناسلی وارد حفره شکمی میشود. به همین دلیل، قطر و طول آن باید متناسب با اندازهی منفذ تناسلی و مجرای ماهی انتخاب شود.
در بررسی ماهیان نابالغ، امکان ورود مستقیم پروب از طریق منفذ تناسلی وجود ندارد؛ بنابراین، پروب از طریق یک شکاف کوچک به طول حدود نیم تا یک سانتیمتر، در ناحیه شکمی بین صفحات استخوانی دوم و سوم (از سمت چپ بدن ماهی)، وارد حفره شکمی میگردد.
روش اندوسکوپی نسبت به بیوپسی دارای مزایای قابلتوجهی است که عبارتاند از:
- وارد آمدن آسیب کمتر به بدن ماهی هنگام انجام بررسی
- قابلیت انجام در شرایط آزمایشگاهی و بدون نیاز به شرایط خاص مزرعهای
- زمان بررسی کوتاهتر نسبت به روشهای تهاجمی دیگر
- امکان شناسایی و تفکیک ماهیان بالغِ آماده تخمریزی از ماهیان نابالغ در فصل تولیدمثل
- سهولت نسبی در یادگیری و اجرای روش توسط کارشناسان فنی
با این حال، اندوسکوپی دارای محدودیتهایی نیز هست. مهمترین ایراد آن، ناتوانی در تشخیص دقیق جنسیت در مراحل اولیه رشد گنادها است؛ چرا که در این مراحل، تمایز ظاهری بین گناد نر و ماده بسیار ناچیز یا غیرقابل مشاهده است.

شکل12: تعیین چنسیت تاسماهی نابالغ از طریق وارد کردن پروب بورسکوپ از میان شکاف ایجاد شده به درون حفره بدن.
روش ایمونوشیمیایی (تعیین جنسیت بر اساس سطوح استروئیدهای جنسی):
روش ایمنوشیمیایی، روشی با حداقل تهاجم برای تعیین جنسیت ماهیان خاویاری در مراحل ابتدایی رشد است. در این روش، با اندازهگیری غلظت هورمونهای استروئیدی مانند تستوسترون (T)، 11-کتو تستوسترون (11-KT) و استرادیول (E2) در سرم خون، میتوان جنسیت ماهی را پیش از بلوغ تشخیص داد.
مطالعات انجامشده بر روی ماهی ازونبرون نشان دادهاند که این روش قادر است تفاوتهای جنسیتی مربوط به غلظت T و E2 را در سنین 10 تا 12 ماهگی، همزمان با شروع تمایز سیتولوژیک گنادها، بهوضوح آشکار کند.
با وجود دقت بالا، مهمترین محدودیت این روش، هزینه بالای اجرا در شرایط مزرعهای و آزمایشگاهی است. این روش نیازمند:
- نمونهگیری خون با تجهیزات تخصصی
- سیستم علامتگذاری دقیق برای ماهیان
- نیروی انسانی اضافی جهت صید مجدد (بار اول برای علامتگذاری و بار دوم برای جداسازی بر اساس جنسیت)
- و همچنین زمانبر بودن فرآیند آنالیز سرم خون میباشد.
اسپکتروسکوپی مادون قرمز فوریر:
در مطالعه ای که درجهت پیش بینی مرحله رسیدگی تخمدان تاس ماهی سفید انجام شد. اندازه گیری استروئیدهای جنسی پلاسما، کلسیم کل، پروتئین پلاسما و غیره به وسیله اسپکتروسکوپی مادون قرمز فوریر (FT-IR) صورت پذیرفت. تمایز دقیق مراحل تولید مثلی (پیش زرده گیری، زرده گیری، پس از زرده گیری و اتریشیای فولیکولی) با استفاده از روش های آماری تحلیل مولفه اصلی (PCA) قابل دستیابی است. رشد تصاعدی تخمک در مرحله نهایی زرده گیری توسط PCA و بر پایه تغییرات غلظت استروئیدهای جنسی پلاسما و محتوای چربی قابل کنترل خواهد بود. بر طبق این نتایج، FT-IR ابزار مناسبی جهت ارزیابی تخمدان در ماهیان خاویاری پرورشی بوده و نیاز به روش بیوپسی تهاجمی تخمدان در خصوص تعیین شاخص قطبیت (PI) را کاهش خواهد داد.
برای انجام این روش، ماهیان باید در طی نمونه گیری خون می بایست علامت گذاری شوند و وقتی نتایج آنالیز مشخص شد ماهی باید دوباره جهت جداسازی جنس ها صید شود. ثابت گردیده است که این روش به نیروی کارگری زیادی نیاز داشته و اغلب منتج به اشتباهاتی در علامت گذاری در مراکز تکثیر می گردد.
تعیین ماده های باکیفیت برای تخم ریزی بر اساس شاخص (Polarization Index):
در ارزیابی مادههای رسیده، از روش بیوپسی جهت سنجش آمادگی آنها برای تخمریزی بر اساس شاخص قطبیت (Polarization Index یا PI) استفاده میشود. برای تعیین این شاخص، ابتدا اووسیتهای برداشتشده یا به مدت ۲ دقیقه در محلول فیزیولوژیک در حال جوش قرار داده میشوند، یا در محلول Serra تثبیت میگردند. محلول Serra ترکیبی از فرمالین ۴۰ درصد، اتانول ۹۶ درصد و اسید استیک گلاسیال به نسبت ۶:۳:۱ است.
فرآیند تثبیت میتواند با استفاده از بخار (در یک بخارپز معمولی) و به مدت ۳ دقیقه نیز انجام شود. پس از تثبیت، برای جلوگیری از خشک شدن نمونهها، توصیه میشود اووسیتها در محلول فیزیولوژیک نگهداری شوند.
اووسیتهای تثبیتشده با ایجاد یک برش از محور قطب حیوانی به قطب گیاهی به دو نیم تقسیم شده و سپس با استفاده از میکروسکوپ مجهز به میکرومتردار، فواصل ساختاری آنها جهت محاسبه شاخص قطبیت اندازهگیری میشود.
در شاخص قطبیت، فاصله بین قطب حیوانی و گیاهی (L) و فاصله بین قطب حیوانی با لایه بیرونی هسته ژرمینال وزیکول (I) اندازه گیری می شود تا شاخص قطبیت تعیین گردد. لایه های اووسیت در طی محاسبات در نظر گرفته نمی شود.

شکل13: نمایی از اووسیت برش داده شده ماهی خاویاری؛ GV: ژرمینال وزیکول و L: قطر اووسیت.
اندازه گیری شاخص قطبیت (PI) از طریق فرمول زیر محاسبه خواهد شد.
PI=I/L
استحصال تخمک های رها سازی شده:
با توجه به فقدان مولدین وحشی و اهمیت بالای رشد و نگهداری مولدین پرورشی، استفاده از روشهای غیرمرگبار برای جمعآوری تخمک از ماهیان ماده خاویاری اهمیت بسیاری یافته است. تاکنون چندین روش برای استحصال تخمک بدون کشتن ماهی توسعه یافتهاند که در ادامه به یکی از مؤثرترین آنها اشاره میشود.
– تکنیک پادوشکا:
یکی از مؤثرترین روشهای غیرمرگبار برای استحصال تخمک در ماهیان خاویاری، تکنیکی است که نخستین بار در سال 1986 توسط پادوشکا معرفی و با موفقیت اجرا شد. این روش نسبت به سایر روشها آسیب کمتری به ماهی وارد کرده و میزان تلفات را بهطور چشمگیری کاهش میدهد.
در این تکنیک، برش کوچکی در دیواره مجرای تخمکبر ایجاد شده و تخمکها به صورت دستی و با فشار ملایم از ناحیه شکمی خارج میشوند. برای انجام این فرآیند، ماهی ماده باید روی میز شیبداری که متناسب با اندازه بدن طراحی شده قرار گیرد؛ بهگونهای که سر در موقعیت بالاتر قرار داشته و دم آویزان نباشد.
جهت ایجاد برش، اسکالپل با لبهی برش رو به بالا و با عرضی کمتر از قطر منفذ تناسلی، به آرامی از طریق منفذ تناسلی وارد میشود. سپس شکافی به طول حدود ۱ تا ۲ سانتیمتر در ناحیه دمی دیوارهی مجرای تخمکبر (در یک یا هر دو مجرا) ایجاد میگردد. این شکاف دسترسی مستقیم به حفره شکمی را ممکن میسازد و تخمکها با ماساژ آرام انتهای شکم، به بیرون منتقل میشوند.
برای نگهداشتن شکاف باز در حین کار، میتوان از دسته اسکالپل یا کاردک پزشکی استفاده کرد که فرایند تخمکشی را تسهیل مینماید.

شکل14: طرح شماتیک محل تقریبی تخمدان ها و مجاری تخمک بر در بدن ماهیان خاویاری (1- تخمدان، 2- قیف مجرای تخمک بر، 3- مجرای تخمک بر، 4- محل برش، منفذ تناسلی).

شکل15: برش مجرای تخمک بر در ازون برون پرورشی.

شکل 16: استحصال تخم های ازون برون پس از برش مجرای تخمک بر.
– لاپاراتومی:
در مورد ماهیان خاویاری بزرگجثه، بهویژه نمونههایی با وزن بیش از ۱۳۰ کیلوگرم، استفاده از روش لاپاراتومی باز جهت استحصال تخمک توصیه میشود. در این روش، تحت بیهوشی عمومی، شکافی طولی به طول تقریبی ۸ تا ۱۴ سانتیمتر (بسته به اندازهی ماهی) در بخش یکسوم پشتی شکم و اندکی بالاتر از خط میانی شکمی (حدود ۱.۵ تا ۲ سانتیمتر) ایجاد میشود. از طریق این برش، تخمکهای رسیده (اوولهشده) بهصورت دستی استخراج میگردند.
پس از اتمام استحصال، شکاف جراحی با استفاده از نخهای جراحی ابریشمی یا نخهای پوششدار از جنس کاپرون بخیه زده میشود. یکی از چالشهای این روش، دشواری بخیهزدن بهدلیل وجود دندانههای کوچک پوستی در سطح بدن ماهیان خاویاری است.
محل برش پس از جراحی باید با مواد ضدعفونیکننده مناسب شستوشو و ضدعفونی شود. همچنین ماهی باید بهمدت یک تا دو هفته تحت مراقبت و نظارت قرار گیرد. مطالعات نشان دادهاند که نرخ بقای مادههای تحت لاپاراتومی، بهویژه در گونههای فیلماهی و تاسماهی روسی، به ترتیب حدود ۹۰ و ۸۵ درصد است.

شکل 17: مثالی از شیوه بخیه زنی پس از جراحی.
جمع آوری اسپرم مولدین نر ماهیان خاویاری:
در مولدین نر ماهیان خاویاری با وزن بیش از ۷ کیلوگرم، جمعآوری اسپرم با استفاده از یک کاتتر (سوند) مخصوص مجرای ادراری و یک سرنگ پلاستیکی یکبارمصرف انجام میگیرد. این روش با حداقل آلودگی محیطی، شرایطی کاملاً بهداشتی برای نمونهگیری فراهم میسازد.
در مورد ماهیان نر سبکتر، فرآیند جمعآوری اسپرم بهصورت دستی و با خمکردن ملایم بدن ماهی صورت میپذیرد. اسپرم خارجشده مستقیماً به درون یک ظرف خشک و تمیز هدایت میشود تا از تماس با آب یا لجن جلوگیری شود.
استفاده از سرنگهای (جانت) در این فرآیند دارای چند مزیت مهم است:
- عدم نیاز به انتقال مجدد نمونه به ظرف دیگر، که خطر آلودگی با آب یا لجن را کاهش میدهد.
- قابلیت اندازهگیری دقیق حجم اسپرم با استفاده از مقیاس مدرج روی بدنه سرنگ.

شکل 18: سرنگ جانت و کاتتر مجاری ادراری.

شکل 19: جمع آوری اسپرم از مولدین نر خاویاری.
مقدار و دفعات غذادهی ماهیان خاویاری:
در مراحل آغازین تغذیه خارجی و رشد لاروهای ماهیان خاویاری، استفاده از غذای زنده نظیر نوزاد آرتمیا، دافنی و آرتمیای بالغ ضروری است. در این مرحله، تراکم غذای زنده نباید کمتر از ۵۰ عدد در لیتر باشد تا نیازهای تغذیهای لاروها بهطور کامل تأمین گردد.
با گذشت زمان و پس از سازگاری تدریجی بچهماهیها با غذای دستی، میتوان تغذیه را بهوسیله کنسانتره و از طریق غذادههای خودکار ادامه داد. نتایج مطالعات نشان میدهد که افزایش دفعات غذادهی با استفاده از غذادههای خودکار تأثیر مثبتی بر رشد، ضریب تبدیل خوراک و سلامت عمومی ماهیان خاویاری دارد.
جدول 2: میزان غذادهی و دفعات غذادهی برای پرورش ماهیان خاویاری در دمای مطلوب رشد
| وزن ماهی (گرم) | فیل ماهی | تاسماهیان ایرانی و روسی، ازون برون و شیپ | ||
| وزن بدن (درصد) | دفعات | وزن بدن (درصد) | دفعات | |
| لارو تا 1 گرم | 10 | 8 | 15 | 10 |
| 1 تا 3 گرم | 8 | 6 | 12 | 8 |
| 3 تا 20 گرم | 5 | 5 | 8 | 6 |
| 20 تا 100 گرم | 4 | 4 | 6 | 5 |
| 100 تا 500 گرم | 3 | 3 | 5 | 4 |
| 500 تا 1000 گرم | 3 | 3 | 4 | 3 |
| تا 3000 گرم و بالاتر | 2 | 2 | 3 | 2 |
دامنه دمایی مناسب برای تغذیه گونههای مختلف ماهیان خاویاری در محدوده ۹ تا ۲۷ درجه سانتیگراد قرار دارد. در دماهای خارج از این بازه، بهویژه در شرایط دمایی پایینتر یا بالاتر از حد مطلوب، فرآیند هضم غذا در دستگاه گوارش مختل شده و بخشی از غذا بهصورت نیمههضمشده دفع میشود. بر همین اساس، در این شرایط باید مقدار غذادهی به نصف کاهش یابد تا از اتلاف خوراک و اختلال گوارشی جلوگیری شود.دامنه دمایی مطلوب برای رشد گونههای مختلف به شرح زیر است:
- تاس ماهی ایرانی (قره برون): ۱۹ تا ۲۵ درجه سانتیگراد
- ازون برون: ۱۵ تا ۲۶ درجه سانتیگراد
- فیل ماهی: ۱۶ تا ۲۴ درجه سانتیگراد، ولی تغذیه تا دمای ۲۷ درجه سانتیگراد نیز مشاهده شده است.
لقاح مصنوعی ماهیان خاویاری:
به منظور بدست آوردن فرزندان متنوع از نظر ژنتیکی بهتر است تا تخم های بدست آمده از یک ماده به 3 تا 5 دسته تقسیم شوند و هر دسته با اسپرمی از یک نر جداگانه لقاح داده شود. پس از آن ممکن است تخم های لقاح یافته با هم ترکیب شوند و هر دسته با اسپرمی از یک نر جداگانه لقاح داده شود. پس از آن ممکن است تخم های لقاح یافته با هم ترکیب شوند هنگامی که تعداد ماده های وحشی مورد استفاده در مراکز تکثیر شدیدا کاهش یابد، افزایش تعداد نرها برای جفت گیری، اجازه افزایش کارایی اندازه جمعیت مصنوعی را خواهد داد.
لقاح تخم ها با استفاده از روش نیمه خشک انجام می شود. این روش مانع بروز پلی اسپرمی به دلیل وجود تعداد زیادی میکروپیل در تخم ماهیان خاویاری می شود. باید توجه داشت که چند ساعت پس از اوولاسیون، بخشی از لایه سلول های فولیکولی می تواند روی سطح تخمک های رهاسازی شده مشهود باشد. گاهی اوقات این لایه محل میکروپیل را پوشانده و مانع عمل لقاح می شود. با توجه به این دلیل توصیه می شود تا لقاح یک ساعت پس از استخراج تخم انجام گیرد.
نخم ماهیان خاویاری در صورت قرار گرفتن در معرض هوا، یا در معرض تابش مستقیم نور خورشید یا قرار گیری در دمای بالا (بالاتر از دمای تخم ریزی) به سرعت قابلیت باروری خود را از دست می دهند. به همین دلیل، تخم ها باید قبل از لقاح محافظت شوند و اینکار باید در سایه انجام شود. جهت اعمال بالاترین احتمال لقاح مونو اسپرمی، محلول اسپرمی مخلوط با آب با رقت 1:200 اضافه گردد.
مدت زمان لقاح:
مدت زمان مواجهه تخمک با محلول اسپرم با توجه به پارامترهای استاندارد توصیه شده به شرح زیر تعیین شده است:
قابلیت زندمانی اسپرم
مدت زمان توانایی تخم برای لقاح
زمان قبل از شروع چسبندگی تخم ها
پیش از این، مدت زمان بارور سازی برای گونه های مختلف ماهیان خاویاری 3 تا 5 دقیقه توصیه می شد. در نتیجه از حداکثر عملکرد بالقوه اسپرم برای لقاح اطمینان حاصل می گردید با این حال، تقریبا تمام تخم ها قادر به لقاح در 30 تا 60 ثانیه اول خواهند بود. تخم برخی از گونه ها (خصوصا استرلیاد) قبل از پایان لقاح به شدت چسبنده می شود.
حرکت اسپرم نر ظرف ۳۰ ثانیه پس از فعالسازی به طور قابل توجهی کاهش مییابد و در ۲ دقیقه بعد، تعداد اسپرمهای فعال به کمتر از ۱۰ درصد میرسد. بنابراین توصیه شده است که تخمها به صورت دستی به مدت ۱ دقیقه با محلول لقاح مخلوط شده و سپس برای ۱ تا ۲ دقیقه بدون حرکت باقی بمانند.
رفع چسبندگی تخم ها:
برای رفع چسبندگی تخمها از مواد مختلفی مانند تانن، خاک رس و … استفاده میشود. استفاده از هر یک از این مواد نیازمند تعیین دقیق دوز و مدت زمان تیمار تخمهاست، چرا که افزایش هر یک از این پارامترها میتواند به نابودی تخمها منجر شود.
به عنوان مثال، در برخی منابع استفاده از تانن با غلظت ۰.۱۵ گرم بر لیتر به مدت ۱۰ دقیقه توصیه شده است، اما این روش به طور گسترده مورد استفاده قرار نگرفته است. تخمها برای رفع چسبندگی یا در سیستمهای ویژهای قرار میگیرند یا به صورت دستی این فرآیند انجام میشود.
مدت زمان رفع چسبندگی بستگی به گونه ماهی دارد. پس از رفع چسبندگی، تخمها با آب شستشو داده میشوند تا ماده رفع چسبندگی کاملاً از بین برود. لازم است برای لقاح و رفع چسبندگی از آب استریل استفاده شود که ویژگیهای هیدروشیمیایی استاندارد داشته و دمای آن مطابق با دمای تخمریزی باشد

شکل 20: رفع چسبندگی تخم ماهیان خاویاری به صورت دستی.
انکوباسیون تخم:
سیستم انکوباسیون
سیستم های ویژه ای برای تامین، شستشوی مدوام تخم ها به وسیله آب و تعلیق آن ها در ستون آب مورد استفاده قرار می گیرند. بعد از رفع چسبندگی، باید در داخل یک سیستم انکوباسیونی قرار گیرد و پوشش یکنواخت آن ها با آب و بالا آمدن تخم ها در ستون آب باید تضمین شود.
سیستم یوشچنکو:
این سیستم از یک جعبه خارجی و یک جعبه داخلی تشکیل شده است. در زیر توری تعدادی چارچوب خاص (صفحه ای زیگزاگی که بدون موتور الکتریکی حرکت می کند) تعبیه شده که جریان گردابی ایجاد می کند و تخم ها با جریان آب مخلوط می کند. مدت زمان بین 2 حرکت متوالی تیغه به میزان پر شدن مخزن زیرین با آب بستگی دارد. مدت زمانی که تخم ها معلق می مانند به فاصله زمانی حرکت تیغه ها وابسته است.


شکل 21: سیستم یوشچنکو.
سیستم انکوباسیون آسوتر:
ر این سیستم، تخمها بهصورت معلق توسط حرکت دورهای سینیها و از طریق ورود آب به وسیله سرریز شدن از مخزن بالایی نگهداری میشوند. پس از تفریخ، لاروها به مخزن جمعآوری منتقل میشوند. استفاده از سیستم اصلاح شده آسوتر میتواند میزان تفریخ و بقای لاروها را افزایش دهد.

شکل 22: طرح سیستم اننکوباسیون آسوتر.
سیستم انکوباسیون ویس و مک دونالد:
زمانی که مقدار تخم نسبتاً کم باشد، استفاده از جارهای ویس و مکدونالد رایج است. این انکوباتورها به طور گسترده در آبزیپروری کاربرد دارند و تفریخ تخمها را تا مرحله پیشلاروی تضمین میکنند.

شکل 23: جارهای انکوباسیون ویس.

شکل 24: سیستم جار مک دونالد.

شکل 25: طرح سیستم های جار انکوباسیون A- ویس B- مک دونالد (فلش ها نشان دهنده مسیر جریان در درون سیستم ها است.
آماده سازی سیستم های انکوباسیون:
قبل از قرار دادن تخمها، توصیه میشود ورودی و خروجی آب سیستم، کامل بودن آنها و وضعیت سایر بخشهای انکوباسیون مانند جعبهها به دقت بررسی شود. سیستم تأمین آب باید ابتدا با آب شیرین شستشو داده شده، سپس ضدعفونی و مجدداً آبکشی شود. همچنین، دبی آب ورودی به سیستم انکوباسیون باید بهطور دقیق تنظیم گردد.
جدول 3: میزان بارگذاری تخم ماهیان خاویاری در سیستم انکوباسیون.
| گونه | میزان بارگذاری تخم (تخم*1000) | |||||
| مک دونالد | آسوتر (به ازای هر جعبه) | یوشچنکو (به ازای هر بخش) | ویس (8 لیتری) | |||
| 13 لیتری | 6/5 لیتری | 5 لیتری | ||||
| تاس ماهی روسی | 40 | 20 | 15 | 130-150 | 220-250 | 25 |
| ازون برون | 50 | 25 | 20 | 200-220 | 240-260 | 30 |
| فیل ماهی | 35 | 17 | 13 | 100-110 | 150-156 | 20 |
| شیپ | 40 | 20 | 15 | 130-150 | 220-250 | 25 |
| استرلیاد | 60 | 30 | 23 | 200-250 | 200-250 | 35 |
کیفیت شیمیایی غذای ماهیان خاویاری:
ماهیان خاویاری، به ویژه گونه فیل ماهی، رژیم غذایی گوشتخواری دارند؛ بنابراین، در ترکیبات شیمیایی غذای آنها پروتئین حیوانی نقش بسیار مهمی ایفا میکند. به همین دلیل، اغلب پرورشدهندگان ماهیان خاویاری و هیبریدهای آنها از غذای مخصوص ماهی قزلآلای رنگینکمان برای تغذیه ماهیان خاویاری استفاده میکنند.
اسید آمینههای ضروری علاوه بر نقش حیاتی در متابولیسم و تأمین نیازهای تغذیهای، تأثیر قابلتوجهی در تحریک اشتهای ماهی دارند. مهمترین اسید آمینههایی که در تغذیه و تحریک اشتها و متابولیسم ماهیان خاویاری به ویژه فیل ماهی نقش دارند، به ترتیب عبارتند از:
- فنیل آلانین
- آلانین
- سرین
- گلیسین
- ترئونین
- والین
- آسپارتیک اسید
- گلوتامیک اسید
- ایزولوسین
- لوسین
- تریپتوفان
- آرژنین
- لیزین
- متیونین
از بین اسیدهای آمینه ذکر شده، گلیسین و آلانین در ماهیان خاویاری نقش مهم و مؤثری در جذب این ماهیان به سمت خوراک دارند، در حالی که در بسیاری از گونههای دیگر ماهی، این دو اسید آمینه اثر محرک رفتاری خاصی ایجاد نمیکنند. همچنین پژوهشهای انجام شده بر روی هیبریدهای فیل ماهی نشان دادهاند که استفاده از اسیدهای آمینه لیزین، متیونین و آلانین بیشترین میزان جذابیت را برای این ماهیان فراهم میآورد.
اسیدهای چرب در ترکیبات شیمیایی غذای ماهیان خاویاری نقش حیاتی ایفا میکنند و معمولاً بین ۱۲ تا ۱۴ درصد از جیره غذایی این ماهیان را تشکیل میدهند. به ویژه اسیدهای چرب غیر اشباع بلند زنجیره (HUFA) مانند ایکوزاپنتانوئیک اسید (EPA) و دوکوزاهگزانوئیک اسید (DHA) از اهمیت بالایی برخوردارند و حدود ۴۰ درصد از کل اسیدهای چرب موجود در رژیم غذایی پایه را شامل میشوند.
برای اینکه این چربیها در تغذیه ماهیان خاویاری به طور مؤثر عمل کنند، توصیه میشود مقدار کافی ویتامین C، کولین و متیونین در جیره غذایی لحاظ شود. همچنین باید از به کارگیری چربیهای اکسید شده در خوراک این ماهیان خودداری شود، چرا که این نوع چربیها بسیار مضر و زیانآور هستند. به همین دلیل، استفاده همزمان از آنتیاکسیدانهای مناسب همراه با چربیها ضروری است تا از اکسیداسیون جلوگیری شود و کیفیت غذای ماهیان حفظ گردد.
غذای ماهیان خاویاری مشابه غذای ماهیان سردآبی مانند قزلآلای رنگینکمان، حاوی فیبر کم ولی غنی از مواد معدنی است. کربوهیدراتها (مواد بدون نیتروژن) که بهعنوان منبع انرژی مشابه چربیها در جیره عمل میکنند، در غذای ماهیان خاویاری معمولاً بین ۱۱ تا ۱۵ درصد از کل جیره را تشکیل میدهند.
برای تضمین رشد طبیعی و جلوگیری از مرگومیر در دوره پرورش، ضروری است مقدار مناسبی از ویتامینهای محلول در چربی و محلول در آب، چه بهصورت طبیعی و چه بهصورت مصنوعی، در جیره غذایی ماهیان خاویاری گنجانده شود. کمبود ویتامینهای خاص میتواند به مشکلاتی چون کمخونی، بیاشتهایی، لاغری، عدم رشد مناسب و عوارض متعدد دیگر منجر شود.
با توجه به شباهت نیازهای ویتامینی در گونههای مختلف ماهیان خاویاری، در جدول زیر مقادیر و ترکیبات خاص ویتامینهای مورد نیاز این ماهیان آورده شده است. ویتامینها معمولاً به صورت مکملهای ویتامینی (ویتامین پرمیکس) تا ۴ درصد از جیره غذایی را تشکیل میدهند.

شکل 26: کنسانتره مخصوص ماهیان خاویاری.
جدول 4: میزان نیاز ویتامین های محلول در چربی در خوراک ماهیان خاویاری.
| نام ویتامین | مقدار مصرف (میلی گرم در کیلوگرم خوراک) |
| رتینیل استات (ویتامین A) | 18 |
| کول کالسیفرول (ویتامین D3) | 2/5 |
| دی ال- آلفا توکوفریل استات (ویتامین E) | 75 |
| منودیون سدیم بیسولفات (ویتامین K) | 50 |
جدول 5: میزان نیاز ویتامین های محلول در آب در خوراک ماهیان خاویاری.
| نام ویتامین | مقدار مصرف (میلی گرم در کیلوگرم خوراک) |
| تیامین منونیترات (ویتامین B1) | 200 |
| ریبوفلاوین (ویتامین B2) | 320 |
| اسید نیکوتینیک (نیاسین یا ویتامین B3) | 1040 |
| کلسیم – دی- پنتوتنات (ویتامین B5) | 600 |
| پیریدوکسین اسید کلریدریک (ویتامین B6) | 120 |
| کوبالامین (3 میلی گرم در گرم) (ویتامین B12) | 40 |
| اسید فولیک ( ویتامین B9) | 200 |
| بیوتین 1 درصد (ویتامین B7) | 40 |
| میو- اینوزیتول | 7200 |
| ال- اسکوربیک اسید (ویتامین C) | 5000 |
| پی- آمینو- بنزوئیک اسید (ویتامین B10) | 1200 |
| BHA (آنتی اکسیدان بوتیل هیدروکسی آنیزول) | 40 |
جمع بندی:
ماهیهای خاویاری از ارزش بالای اقتصادی و زیستی برخوردارند و نقش کلیدی در صنعت آبزیپروری دارند. تکثیر و پرورش موفق این گونهها نیازمند شناخت دقیق نیازهای زیستی، مدیریت صحیح شرایط محیطی و استفاده از تکنیکهای علمی است. رعایت این اصول میتواند زمینهساز بهرهوری بالا و توسعه پایدار در پرورش ماهیان خاویاری باشد.




